من دیپلمات نیستم انقلابی ام

من دیپلمات نیستم انقلابی ام حرف را صریح میزنم

من دیپلمات نیستم انقلابی ام

من دیپلمات نیستم انقلابی ام حرف را صریح میزنم

من دیپلمات نیستم انقلابی ام

درد و دل یک بچه بسیجی (به قول بعضی ها تندرو و افراطی)

 از قتلهای زنجیره ای تا پرونده کرسنت



ماجرای پرونده کرسنت که یکی از بزرگترین فسادهای اقتصادی در طول تاریخ کشور است با بایکوت و سکوت کامل خبری رسانه های اصلاح طلب مواجه شده است.


، رسالت خبری هر رسانه ای ایجاب می کند اطلاع رسانی شفاف را در مورد سوژه های مهم خبری در دستور کار قرار دهد اما متاسفانه برخی رسانه ها از جمله رسانه های اصلاح طلب در ماجراهایی نظیر پرونده کرسنت، که ردپایی از هم حزبی های آنها در آن دیده می شود، سکوت کامل اختیار می کنند.

این در حالی است که درست در نقطه مقابل، اصولگرایان راستین و رسانه هایشان، منطبق با مشی اصولگرایانه خود، قوتها و ضعفها را فارغ از تمایلات و وابستگی های حزبی دنبال نموده و ملاک خوب و بد را نه با اشخاص بلکه با شاخصها و اصول دنبال می کنند.

به عنوان مثال در پرونده کرسنت که از زمان دولت اصلاحات با فسادهای بسیار بزرگ و باور نکردنی در سکوت و حمایت رسانه های اصلاح طلب منعقد شده بود، در دولت دهم نیز مدیران کرسنت به واسطه حضور برخی افراد مساله دار به ظاهر اصولگرا در کابینه، تلاش کردند این قرارداد را ادامه دهند که با روشنگری به موقع رسانه های اصولگرا ناکام ماندند.
 
مروری بر پرونده های فساد و تخلف در سالهای گذشته و واکنش متفاوت جریانات سیاسی در این موارد، بسیار عبرت آموز و حاوی پیام مهمی است.

۱.ماجرای قتل های زنجیره ای: از جمله پرونده های تلخی بود که با هدف بی اعتماد سازی مردم به حکومت شکل گرفت و اگر چه در ابتدای امر نکات مبهمی از سوی ضد انقلاب و برخی عوامل منتسب به آنها در متهم کردن مسؤولان مطرح شد اما با روشن شدن ابعاد مختلف آن، اصلاح طلبان ترجیح دادند برای جلوگیری از آبروریزی بیشتر سکوت اختیار کنند!

۲. پرونده فساد مالی غلامحسین کرباسچی: که از جمله فسادهای بزرگ زمان اصلاحات در شهرداری تهران بود. در این پرونده نیز اصلاح طلبان و رسانه هایشان به جای انتقاد و اعلام برائت از مفسدان، قوه قضائیه را متهم به برخورد حزبی با این پرونده کردند.

۳. پرونده شهرام جزایریاصلاح طلبان در پرونده رشوه گیری نمایندگان مجلس اصلاح طلب از شهرام جزایری سیاست توجیه را در پیش گرفتند.

۴. پرونده دانشگاه هاوایی: مدارک تقلبی و جعلی دانشگاه هاوایی که برای برخی وزرا و مدیران دولت اصلاحات اقدام به دریافت مدرک جعلی کرده بودند نیز با سکوت رسانه های اصلاح طلب همراه شد.
۵. پرونده استات اویل: پرونده سراسر فساد نفتی استات اویل که پای یک آقازاده جنجالی در آن دیده می شود با سکوت خبری کامل رسانه های اصلاح طلب تا این لحظه همراه بوده است.

۶. پرونده دانشگاه آزاد: پرونده مفاسد مدیریتی رئیس اسبق دانشگاه آزاد، از جمله پرونده های تلخ فساد در کشور است که هنوز ابعاد آن کاملا برای مردم به درستی تبیین نشده است. مدیریت وقت دانشگاه آزاد توانسته بود با استفاده از فرهنگ غلط مدرک گرایی در کشور، بسیاری از مدیران هر سه قوه را آلوده کند و از این طریق مطامع خود را دنبال نماید. اصلاح طلبان نه تنها در این پرونده هم سکوت کردند بلکه اصلاح طلبانی مثل آقای سید محمد خاتمی پس از افشای مفاسد این دانشگاه نظیر فروش سوالات کنکور، زمین خواری، پرداخت رشوه و ... به تمجید از اقدامات رئیس وقت دانشگاه آزاد پرداختند.

۷. ادعای تقلب و اتهام زنی به انقلاب: در مورد فتنه ۸۸ مسائل زیادی گفته شده اما شاید مهمترین نکته ای که حائز اهمیت است، پی بردن اصلاح طلبان به عدم وجود تقلب در انتخابات است که این بار نیز متاسفانه برای حفظ آبروی شخصی بخشی از آنها حاضر نیستند به اشتباه خود اعتراف کنند. سید محمد خاتمی از جمله افرادی است که در جلسات خصوصی مثل جلسه چندی پیش با برخی خبرنگاران، صریحا اعلام کرده که تقلب در انتخابات صورت نگرفته اما وی حاضر نشده این موضوع را علنی بیان کند

۸. پرونده کرسنت: اما تازه ترین سکوت خبری رسانه های اصلاح طلب مربوط به پرونده کرسنت است که به نتیجه نرسیدن آن می تواند خسارت مالی در حق ملت ایجاد کند که برای همیشه خاطره تلخی از مسببان این خیانت بزرگ را در ذهن مردم و تاریخ ماندگار خواهد کرد.

خسارتی حداقل معادل ۲۴ هزار میلیارد تومان که هر ایرانی با وجدانی با شنیدن رقم آن نمی تواند نسبت به خسارت وارده به خود، کشور، ملت و نسل آینده بی تفاوت باشد.

اما این موضوع هم متاسفانه به یک پرونده نه چندان مهم برای رسانه های اصلاح طلب تبدیل شده است تا با سکوت خبری تنها نظاره گر تضییع حقوق مردم باشند!

اما رویکرد اصلاح طلبان در مورد پرونده هایی که می توانند آن را به رقبای خود منتسب کنند، کاملا متفاوت است.

پرونده هایی مانند اختلاس ۳ هزار میلیاردی، بیمه ایران، جنایت کهریزک، مدارک جعلی تحصیلی برخی وزرای دولت دهم و... که همگی توسط اصولگرایان و رسانه هایشان کشف و پیگیری شد، بر خلاف پرونده های قبلی مورد استقبال اصلاح طلبان قرار گرفت که البته همین نیز باید به فال نیک گرفت و از آن استقبال کرد. چرا که فساد از هر فرد و جریانی انجام بگیرد، قبیح و مذموم است و برای ریشه کن کردن آن، به جای ملاحظات سیاسی و جناحی باید عاملان آن معرفی و مجازات شوند.

اما به راستی چرا برخی اصلاح طلبان فقط به پیگیری پرونده هایی که می توانند آن را به رقبای سیاسی شان نسبت دهند علاقه نشان می دهند؟

پاسخ روشن است، هنگامی که هدف کسب قدرت باشد، سخن گفتن از اصلاح و اصلاح طلبی ابزاری است دروغین برای کسب قدرت و نه مشخص کردن حق و باطل!

اگرچه در جریان موسوم به اصلاح طلب نیز انسانهای شریف وجود دارند که روی صحبت این نوشتار با آنها نیست. کما اینکه فرصت طلبانی هم هستند که با نام اصولگرایی سعی در ایجاد پوشش برای تخلفاتشان دارند.

اما مروری بر وقایعی نظیر آنچه بر الهه راستگو در انتخابات شهردار تهران گذشت، نشان می دهد، برای قاطبه اصلاح طلبان ملاک خوب و بد، با اشخاص و هم گروهی ها تغییر می کند.

معتقدیم اگر همه جریانات سیاسی فارغ از منافع حزبی و دنیایی خود، تبیین صحیح خوب و بد را برای اصلاح و آگاهی جامعه، مدنظر قرار دهند، این فرصت طلبی ها مجال ظهور و بروز نخواهد یافت.


نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی